«سه شب با مادوکس» از امید و ملال میگوید/ چالش های یک کارگردان زن
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۶۹۲۶
شیوا دیناروند کارگردان نمایش «سه شب با مادوکس» که در تالار حافظ روی صحنه است درباره انتخاب این نمایشنامه برای اجرا به خبرنگار مهر گفت:
کار اول من به اسم «فولاد هرگز زنگ نمیزند» به نویسندگی سیروس همتی که در سالن نوفل لوشاتو اجرا رفت درباره موضوع خانواده و آسیب های اجتماعی و زنان سرپرست خانواده با نگاهی به آثار مخرب پس از جنگ روی خانواده ها بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: اما در کار سومم احساس کردم باید فضاهای مختلفی را در کارگردانی تجربه کنم از این رو به سراغ نمایش «سه شب با مادوکس» نوشته ماتئی ویسنییک رفتم که یک کار ابزورد و متنی خارجی است تا فضای متفاوتی را نسبت به نمایش های قبلی ام به تصویر بکشم.
وی درباره هدایت بازیگران نمایش که همگی از هنرمندان شناخته شده و با تجربه تئاتر هستند، توضیح داد: همیشه سعی می کنم در هدایت بازیگران به گونه ای عمل کنم که در آن نوعی از واقع گرایی و درک ساده از نمایش برای مخاطب عام حفظ شود و در «سه شب با مادوکس» هم به همین روش بازیگران را راهنمایی کردم. واقعیت این است که در این کار به این نتیجه رسیدم که علاقه من بیشتر به نمایش های ایرانی است و کار بعدی ام قرار است یک نمایش ایرانی در مورد یک خانواده پرجمعیت با نگاهی به مشکلات جامعه باشد.
دیناروند با اشاره به اینکه این نمایش با هزینه شخصی به صحنه رفته است، بیان کرد: هیچ گونه حمایتی از نمایش به جز تخفیف بسیار کمی که سالن جهت هر شب اجرا به ما داده، انجام نشده است. اگر ۲ اسپانسر ما از کار حمایت نکرده بودند این نمایش هرگز امکان روی صحنه رفتن پیدا نمی کرد چون هزیه تولید یک نمایش بسیار بالاست و بدون جذب حامی مالی یا کمک دولتی امکان روی صحنه بردن کار وجود ندارد.
دیناروند درباره فعالیت به عنوان یک کارگردان زن در تئاتر عنوان کرد: مهمترین چالش من به عنوان کارگردان خانم، نبود حمایت و نوع نگاهی است که به فعالیت من وجود دارد. چون اعتماد جامعه به یک خانم برای تولید کارهای بالای ۴۰۰ میلیون تومان بسیار کم است از این رو برای رسیدن به نتیجه باید دوندگی زیادی کرد.
وی یادآور شد: تلاشم این است در نمایش هایی که به صحنه می برم، حتی اگر قرار است موضوع در ارتباط با جنگ باشد نوعی ظرافت و لطافت زنانه را هم به نمایش بگذارم تا کارهایم در کنار مضامین جدی مورد بحث از فضای لطیف زنانه نیز، برخوردار باشند.
در توضیح این نمایش آمده است: «ممکن است کسی همزمان در چند مکان حضور داشته باشد؟ «سه شب با مادوکس» یکی از آثار مهم ماتئی ویسنییک، نمایشنامهنویس رومانیایی است که به تنهایی، ملال و امید بیهوده انسان ها اشاره میکند. مسافری مرموز به شهری آمده که کم کم مشخص می شود او همزمان با چند فرد از اهالی شهر، معاشرت و بازی کرده است و... نمایش در عین جدیت و رویکردی فلسفی و طرح مسائل انسان معاصر، لحظات کمدی و طنز نیز دارد که تماشاگر را با موضوع مورد نظر درگیر کند. طراحی صحنه به شکل میز بزرگ بیلیاردی طراحی شده و دکور نیز کافه مهمانخانهای است که اتفاقات در آن می گذرد.»
مسعود کرامتی، بهاره رهنما، سیدجواد یحیوی، وحید نفر، میلاد رمضانی (ورجاوند) بازیگران این اثر نمایشی هستند که تا ۲۵ مهر ماه ساعت ۱۸:۳۰ در تالار حافظ روی صحنه است.
کد خبر 5913210 آروین موذن زادهمنبع: مهر
کلیدواژه: بهاره رهنما مسعود کرامتی شیوا دیناروند وحید نفر تئاتر ایران تالار حافظ داریوش مهرجویی تئاتر ایران فیلم کوتاه طوفان الاقصی نمایشنامه خوانی کارگردان تئاتر چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران موزه هنرهای معاصر تهران نقاشی درگذشت چهره ها تئاتر شهر هنرمندان تئاتر فیلم سینمایی عکاسی سه شب با مادوکس روی صحنه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۶۹۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام